پویان عسگری: وحید جلیلوند، ابراهیم ابراهیمیان، ابراهیم ایرجزاد فاقد سلامت روانی هستند
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۵۹۹۰۸
ابراهیم ایرجزاد، کارگردان تابستان داغ،فیلم دوم او «عنکبوت» دربارهی قاتلی زنجیرهای است.درباره قاتل زنجیرهای و کودککشی فیلم بسازد و حال خوبی هم داشته باشد!
به گزارش مشرق، پویان عسگری منتقد سینما، کشتهشدن کودکان در فیلمها را کریهترین و نازلترین ایدهی سینمایی میداند. او در گفتوگویی میگوید: «کودککشی در سینمای ایران از فیلم «درباره الی» آغاز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نظرم این ماجرا از دربارهی الی شروع میشود. موفقیت در جشنواره فجر و جوی که به دلیل حضور یکی از بازیگران در یک فیلم هالیوودی حول فیلم بود، باعث شدتا فیلم بیشتر و بهتر دیده شود. در دو سه روز آخر جشنواره ۸۷، فیلم خیلی دیده شد و مورد استقبال قرارگرفت. در این زمان، فیلم در فستیوال برلین جایزهی بهترین کارگردانی را گرفت. خیلی از منتقدان سینمای ایران معتقد بودند که درباره الی خیلی خاص است و معتقد بودند که اصغر فرهادی از کارهای تلویزیونی خود تا فیلمهای سینمای خود به موفقیت ویژهای رسیده است.کودککشی در این فیلم امتحان میشود، یعنی قبل از اینکه الی غرق شود، همه میگویند «بچه کجاست؟» این به نحوی «مک گافین» هیچکاک است که فرهادی در تمامی فیلمهایش دارد. فرهادی تماشاگر را با چیزی سرگرم میکند و سپس اتفاق و حادثهی اصلی را به وجود میآورد. فیلم دربارهی الی هم همین است، اول ما فکر میکنیم که بچهای غرق شده و بعد میفهمیم که بچه غرق نشده است، حالا ما به دنبال این هستیم که الی کجاست. کودک در این فیلم کشته نشده و درحد تعلیق باقی میماند.
بیشتر بخوانید:
فرهادی «همه میدانند» را از کدام منابع کپی کرده است؟
کاری که فرهادی در فیلمهایش میکند این است که وضعیتهای اجتماعی مسلط در جامعهی اجتماعی ایران را میآورد و سعی میکند این موارد را بشکافد و نسبتها و سویههای آن را با طبقات مختلف اجتماعی نشان بدهد. موضوع نزاع طبقاتی شاید باعث بیشتر دیده شدن جدایی نادر از سیمین شد و بحثهای زیادی پیرامون آن شکل گرفت. نزاع طبقاتی همان معصومیت است یعنی همان بچه و جنینی است که کشته میشود.
جالب اینجاست، در سالهای اخیر، اولین نمونهی کودککشی سینمای ایران فیزیک ندارد و مفهومی است. ما جنین را نمیبینیم و در گرهی اولیه فیلم میفهمیم نوزادی کشته شده است. تمام بحثهای بعدی سر پایبندی به نگاه معصومانه به دنیا یا رد شدن از آن است. بحث حجت و همسرش راضیه در فیلم سر همین است، حجت میگوید ما حق داریم چون اینها آدمهای بدی هستند. راضیه میگوید حتی اگر آدمهای بدی باشند، ما حق نداریم از اصول شخصی خودمان طفره برویم.مفهوم معصومیت جامعهی ایران در دههی ۸۰، حال و هوای جنینی دارد. انگار به دنیا نیامده و وارد مرحلهی بعدی نشده است. به قول معروف این گلوله هنوز شلیک نشده است و احساس خطر واقعی هنوز وجود ندارد.
کودککشی در جامعهی ایران موضوعی قدیمی است و فرزندکشی در ادامهی پدرسالاری تعریف میشود. در رستموسهراب کودککشی داریم، حتی اگر به صورت ناخواسته و خودآگاه باشد. این برتری دادن و ارجحیت دادن پدر نسبت به پسر همیشه در این فرهنگ وجود داشته است. کودک کشی ریشهی تاریخی دارد. نگاه ما به نسلهای بعدی نگاه از بالا به پایین است و ما برای آنها ارزش و اعتباری قائل نیستیم، مثلا اگر در جمعی چند کودک باشند میگوییم اینها بچه هستند و این خیلی زشت است. این از نگاه تربیتی ما میآید، یک وجدان تاریخی و یک مسالهی انضمامی روز است. چند فاکتور دست به دست هم میدهند تا کودک کشی برجسته شود.
فیلمی در سینمای ایران با نام «بچهخور» ساخته شد. سینمای ایران وقاحت را از سر گذرانده و بچهکشی را به بچهخوردن تبدیل کرده است. در فیلم بچه نمیخورند، اما اسم فیلم بچهخور و دربارهی کودکان کار است. با توجه به اخباری که از پشت صحنه بعضی فیلمها دارم، کارگردان برای اینکه از بچهها بازی بگیرد، بچهها را در پشت صحنهی فیلم سیلی و کتک میزده، این ترسناک است.
این تصویری که از تابستان داغ که با جزییات مرگ بچه را تصویر میکند، فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» با جزییات جسد یک بچه و تشریح او را نشان میدهد و در فیلم «پیلوت» هم اتفاقات مشابهی هست. آدمهایی که چنین فیلمهایی میسازند، باید تست سلامت روانی بدهند، آنها فاقد سلامت روانی هستند که به راحتی چنین موضوعاتی را میسازند. وقتی آدم تجربه سختی را پشت سر میگذارد، سویهها و احوالات تراژیک آن روی آدم مینشیند و احوال آدم تغییر میکند.این آدمها مثل ابراهیم ایرجزاد، کارگردان تابستان داغ هستند. فیلم دوم او «عنکبوت» است و دربارهی قاتلی زنجیرهای است، این موارد چیزهای سادهای نیست که درباره قاتل زنجیرهای و کودککشی فیلم بسازد و حال خوبی هم داشته باشد. این موارد از روحیهای میآید.
از راست وحید جلیلوند، ابراهیم ایرجزاد، ابراهیم ابراهیمیانفیلم «بدون تاریخ بدون امضا» با جزییات جسد یک بچه و تشریح او را نشان میدهد و در فیلم «پیلوت» هم اتفاقات مشابهی هست. آدمهایی که چنین فیلمهایی میسازند، باید تست سلامت روانی بدهند، آنها فاقد سلامت روانی هستند که به راحتی چنین موضوعاتی را میسازند.«دیوید فینچر» فیلمهای مختلف جنایی دربارهی آدمکشها و مقتولین ساخته اما او یک آدم عصبی است و دارای روحیهای و نگاهی خاص است و مهندس سینما است. ولی در سینمای ایران، متاسفانه کشتن بچهها صرفا برای اعتبار هنری و بنا به تقلید از فرهادی و قرارگرفتن در قالب فیلم اجتماعی است تا برادری خودشان را به اهالی سینما، مدیران سینمایی و مخاطبان ثابت کنند.
این منتقد سینما در پاسخ به این سئوال که محمد کارت عنوان کرده که فیلم او متاثر از واقعیت جامعه است میگوید:"کسی که چنین حرفی میزند نه واقعیت جامعه را میشناسد و نه میداند سینما چیست. اول اینکه واقعیت جامعه خیلی ترسناکتر از آن چیزی است که محمد کارت میگوید. دوم موضوعی به نام رئالیسم داریم، واقعگرایی در جهان واقعی و واقعگرایی در فیلم و جهان سینمایی داریم. اگر فیلمی در پیادهرو بگیریم، فیلمی داستانی نساختهایم ما گذر آدمها را ثبت کردهایم، پس هر فیلمی باید واقعگرایی و رئالیسم خودش را بسازد."
ما یک سری موقعیت اجتماعی را بیاوریم و آدمها در این موقعیت قرار بگیرند و دیالوگ بگویند، آن را نمایشی نمیکند. شخصیتها، بزنگاهها، موقعیتهای داستانی و همهی اتفاقات باید سینمایی بشود. اگر قرار است منطق فیلم رئالیستی باشد باید واقعگرایی متناسب با فیلم به وجود بیاد، اگر ناتورالیستی است باید شکلی از طبیعت در آن بیاید و اگر فیلم ژانر است باید مختصات ژانری داشته باشد. متاسفانه دانش کارگردانان سینمای ایران، خیلی اندک و حداقلی است. یکی از چیزهایی که امروز ترند و مد است، در عین نادانی و بیاطلاعی از وضعیتها، خودشان را آدم مطلع و علامهی دهر نشان میدهند. در حالیکه در بین خواص سریع لو میروند و مشخص میشود چیزی در چنته ندارند.
پویان عسگری منتقد سینمابحث من دربارهی رستم و سهراب به فیلمها مربوط نبود و منظور کودککشی بود. کودککشی به نحوی نادیدهگرفتن کودک و از بین بردن کودک و معصومیت است. اگر نسل بعدی بازی گرفته نشوند، کمااینکه این اتفاق در جامعهی ایران در حال افتادن است و فقط جوانهایی به بازی گرفته میشوند که آقازاده و ژن خوب هستند؛ غیر از این حالت کسی به بازی گرفته نمیشود. این بحث من بود، این جریان طبیعی است و متاسفانه بخشی از وجدان تاریخی ما است.
مسالهای جدی و مربوط به حوزهی تربیتی خانوادههای ایرانی دربارهی بچههایشان است. مسوولیتپذیری برای آنها وجود ندارد و همه درگیر مسایل غیرعادی شدهاند. در ایران امروز، همه صریح و روشن نیستند و همگی پیچیده هستند درحالیکه بیشتر آدمها باید شاد و واضح باشند. این پیچیدگیها باعث شده از آن مسوولیتهای اولیه و عادی خود کنارهگیری کرده و آن را رها بکنند. فیلم «بیخود و بیجهت» نوبری است. بچهی این فیلم یک دیو است. پدر و مادر از انجام حداقلهای زندگی خودشان عاجز هستند و بچه آن وسط ول است.فیلمساز پدر و مادری را نشان میدهد و از حداقل کارهایی که باید برای بچهی خودشان انجام میدادند، عاجز هستند. بچهای بیتربیت و بیادب را در فیلم میبینیم، فیلمساز تمام مشکلات اجتماعی را گردن مادر مذهبی و چادری دختر میاندازد.
بیشتر بخوانید:
ببر بنگال «اصغر فرهادی» چگونه از فیلم علمی-تخیلی «زرد» سردرآورد؟
فیلمسازان ما مسوولیت اجتماعی ندارند. آنها وارد موضوعهای اجتماعی میشوند و موقعیتی را ترسیم میکنند. میزانسنی را به وجود میآورند ولی واقعیت را به تماشاگر نمیگویند. چیزی که به نفع خودشان و طبقهی محفل خودشان است را برجسته میکنند، این نه تنها باعث میشود که آگاهی برای مخاطب شکل نگیرد بلکه باعث انحراف فهم تماشاگر از موضوع میشود. مخاطب نمیتواند بفهمد چه برداشت و مواجههای از موضوع داشته باشد.
«فیلم پیلوت، در ادامهی فیلمهای اجتماعینگر این سالهاست. در حقیقت فیلمهای اجتماعینگر سعی میکنند از موقعیتهای اجتماعی، به یک نحوی اعتبار به دست بیاورند. به نظرم این فیلمها با نازلترین و کریهترین ایده سینمایی که کشتن بچه است؛ استفاده میکنند.
پویان عسگری منتقد سینمانزدیک به ده سال است، که میزان بچه کشته شده در سینمای ایران نزدیک به کل تاریخ سینمای جهان است. این موضوع خودش نیاز به تحلیل روانشناسانه در سینمای ایران دارد که چرا بازتولید نفرت و بازتولید همهی سرخوردگیهای اجتماعی خودش را در قالب کشتن بچهها نشان میدهد.
پیلوت، ادامه همین فیلمهاست. بچهها کشته میشوند، برای اینکه اعتبار هنری این فیلمها برای سینمای ایران زیاد است. این فیلمها مثل جدایی نادر از سیمن، «زرد»، «بدون تاریخ،بدون امضا»، «تابستان داغ» وبسیار از فیلمهای دیگر هستند، به طور غیرعادی و غیرطبیعی در سینمای ایران بچهکشی میشود.
«آلفرد هیچکاک» در مصاحبهی معروف خود با «فرانسو تروفو» میگوید، بچهکشی یکی از ایدههایی است که ترجیح میدهم، هیچگاه سراغ آن نروم. این را آلفرد هیچکاکی میگوید که استاد شناخت موقعیتهای دهشتناک، غیرعادی و عجیب انسانی است. آلفرد هیچکاک که روحیهای ویژه دارد، میگوید من سراغ کشتن بچه نمیروم . این موضوع در سینمای ایران باب شده و ادامه دارد. در سینمای ایران از کشتن بچه به خوردن بچه رسیدهاند. فیلمی که به صورت بیمارگونهای هم در ایران و خارج از ایران موفقیتهایی پیدا میکند، این فیلم «بچهخور» محمد کارت است. وقاحت بچهکشی در سینمای ایران به جایی رسیده است که اسم یک فیلم را بچهخور گذاشتهاند.»
منبع: انصاف نیوزمنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار سکه و ارز تحولات عراق روح الله زم تحولات لبنان انصاف نیوز عبدالرضا کاهانی پیلوت عنکبوت دیوید فینچر اصغر فرهادی جشنواره فجر جمال شورجه ابراهیم ایرج زاد فیلم بچه خور فستیوال برلین محمد کارت بچه خور هیچکاک درباره الی بچه کشی کودک کشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۵۹۹۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پارسا پیروزفر یا جواد عزتی؟ | تماشاگران مست عشق، ۵ برابر بیشتر از تمساح خونی
به گزارش همشهری آنلاین، برمبنای آمار سمفا تا ساعت ۲۳:۳۰ شنبه شب ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، تاکنون ۴ میلیون و ۵۸۴ هزار و ۳۰۵ نفر در ۱۱۷ هزار و ۴۳۳ سانسی که ۹ فیلم سینمای ایران در سالنهای سینمایی به نمایش گذاشته شدهاند، به تماشای آثار نشسته اند و فروشی نزدیک به ۲۶۹ میلیارد و ۶۸۳ میلیون و ۶۹۸ هزار تومان را برای سینمای ایران به ارمغان آوردهاند.
فیلم رکوردشکنی که نقدهای تند و تیزی را متحمل شد ؛ ماجرای مست عشق پارساپیروزفر و شهاب حسینی | وقتی کمدی دیگر پیشتاز فروش نیست
در هفت روز گذشته، فیلمهای سینمای ایران فرصت نمایش در ۱۹ هزار سانس را پیدا کرده و توسط ۹۵۱ هزار و ۸۱۰ نفر تماشا شده اند. سینمای ایران درحالی که بهواسطه تعطیلی سینماها در روزهای پایانی هفته کاهش نزدیک به ۲ هزار سانس برای نمایش فیلمها را تجربه کرده اما با افزایش هزار نفری مخاطبان نسبت به هفته قبلش مواجه بوده است؛ به این ترتیب در این هفته، میزان فروش سینمای ایران عددی معادل با ۴۹ میلیارد و ۷۸۹ میلیون و ۱۶۴ هزار تومان بوده است که تقریباً مشابه رقم میزان فروش هفته گذشته سینمای ایران است.
تمساح خونیبر این مبنا میانگین مخاطبان هر کدام از فیلمهای سینمای ایران در هر سانس عددی نزدیک به ۴۹ نفر بوده است در حالی که هفته گذشته این عدد نزدیک به ۴۲ نفر بود.
«مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی، پرفروشترین فیلم هفته گذشته محسوب میشود، این فیلم که از ۵ اردیبهشت اکران شده است به عنوان یک فیلم غیرکمدی رکوردهای قابل توجهی از خود برجای گذاشته است و در مدت ۲ هفته گذشته با بلیت فروشی حدود ۵ برابری نسبت به «تمساح خونی» و «سال گربه» با فاصلهای قابل توجه در جایگاه اول جدول فروش هفته گذشته قرار گرفته است.
این فیلم توانسته در هفت روز گذشته با فروشی معادل با ۲۹ میلیارد و ۴۴۰ میلیون و ۵۹۴ هزار تومان، افزایش فروش ۱۰ میلیاردی نسبت به هفته قبلش را تجربه کند؛ این فیلم با در اختیار داشتن ۵۲۰ سالن سینما در سال جاری، توسط ۵۳۸ هزار نفر تماشا شده است. بر مبنای آمار ارائه شده، میانگین مخاطبان فیلم «مست عشق» در هر سانس، عددی نزدیک به ۷۵ نفر است بدین ترتیب این فیلم سالنهای نمایش شلوغی را تجربه کرده است.
اما «تمساح خونی» همچنان پرفروشترین فیلم سال ۱۴۰۳ محسوب میشود که در رده دوم جدول فروش هفتگی و با فاصله از «مست عشق» قرار میگیرد زیرا این فیلم توانسته در هفت روز گذشته به فروشی معادل با ۷ میلیارد و ۹۶۱ میلیون و ۷۸ هزار تومان دست پیدا کند.
میانگین مخاطبان فیلم «تمساح خونی» در هر سانس، عددی نزدیک به ۳۹ نفر بوده است حال آن که میانگین مخاطبان «مست عشق» به عنوان فیلم اول جدول فروش ۷۵ نفر است. به نظر میرسد «تمساح خونی» در مقابل گام بلندی که عاشقانه شمس و مولانا برای تصاحب جایگاه اول فروش سال ۱۴۰۳ برداشته است هنوز عقب نکشیده است.
«تمساح خونی» که اکران خود را از ۱۶ اسفند ماه سال قبل در قالب اکران نوروزی آغاز کرده است، با در اختیار داشتن ۶۵۷ سالن سینما در سال جاری، توسط ۲ میلیون و ۱۵۳ هزار نفر تماشا شده و به فروشی بیشتر از ۱۳۰ میلیارد تومان رسیده است. این فیلم همچنان پرفروشترین فیلم سینمایی سال ۱۴۰۳ محسوب میشود.
«سال گربه» دیگر کمدی این روزهای سینما در رده سوم جدول پرفروشترین آثار سینمای ایران در هفت روز گذشته و بعد از «تمساح خونی» قرار میگیرد. ۶ میلیارد و ۳۶۱ میلیون و ۳۲۲ هزار تومان عددی است که از فروش فیلم مصطفی تقیزاده در هفت روز گذشته اعلام شده است.
«سال گربه» که اکران خود را از ۲۲ فروردین ماه سال ۱۴۰۳ به سرگروهی پردیس سینمایی مگامال آغاز کرده است، با در اختیار داشتن ۵۷۸ سالن سینما در سال جاری، توسط ۶۱۸ هزار نفر تماشا شده و با فروش ۶ میلیاردی در هفته روز گذشته به فروشی بیشتر از ۳۴ میلیارد تومان رسیده است.
چه فیلمهایی در رده چهارم تا هشتم قرار دارند«بی بدن» در جایگاه چهارم جدول پرفروشهای هفته قرار دارد و در یک هفته گذشته فروشی معادل با ۳ میلیارد و ۳۵۲ میلیون و ۹۳۹ هزار تومان را به نام خود ثبت کرده است.
«بی بدن» که اکران خود را از ۲۳ اسفند ماه سال ۱۴۰۲ در قالب اکران نوروزی آغاز کرده است، با در اختیار داشتن ۵۰۴ سالن سینما در سال جاری، توسط ۵۷۵ هزار نفر تماشا شده و به فروشی بیشتر از ۳۴ میلیارد تومان رسیده است، برنامه «هفت» در اولین قسمت فصل جدید خود میزبان کارگردان این فیلم بود.
«آسمان غرب» به تهیهکنندگی حبیب والی نژاد نیز در یک هفته گذشته توسط ۳۴ هزار و ۵۲۳ نفر تماشا شده و به فروشی معادل با ۱ میلیارد و ۳۸۰ میلیون تومان رسیده است و به این ترتیب این اثر در رده پنجم جدول فروش هفتهای که گذشت قرار میگیرد.
فیلم سینمایی «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» به کارگردانی سیدعلی موسوی نژاد با فروش ۲۲ هزار بلیت در جایگاه ششم گیشه فروش سینماها قرار میگیرد. این فیلم نیز با در اختیار داشتن ۲۱۸ سالن سینما و ۸۳۰ سانس در هفت روز گذشته، پذیرای بیش از ۲۲ هزار مخاطب بوده است و به فروشی معادل با ۷۶۴ میلیون و ۴۸۵ هزار تومان رسیده است.
«آپاراتچی» نیز در هفت روز گذشته توسط ۷ هزار و ۳۴۴ نفر تماشا شده و به فروشی بیشتر از ۳۳۷ میلیون تومان رسیده است. بنابراین این فیلم نیز در رده هفتم جدول فروش قرار دارد.
«نوروز» به کارگردانی سهیل موفق نیز با در اختیار داشتن ۸۷ سالن سینما در هفت روز گذشته، توسط ۴ هزار و ۳۶۲ نفر تماشا شده است و به فروشی معادل ۱۷۶ میلیون و ۳۳۳ هزار تومان دست یافته است. به این ترتیب این فیلم نیز در رده هشتم جدول فروش آثار هفت روز گذشته سینمای ایران قرار میگیرد.
«پرویز خان» به تهیهکنندگی عطا پناهی نیز در یک هفته گذشته توسط ۵۲۲ نفر تماشا شده و به فروشی معادل با ۱۸ میلیون و ۶۵۲ هزار تومان رسیده است.
کد خبر 849306 منبع: مهر برچسبها خبر مهم پارسا پیروزفر بازیگران سینما و تلویزیون ایران جواد عزتی سینمای ایران شهاب حسینی (بازیگر)